Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-28@05:24:00 GMT

بازیگری مرزبندی ندارد

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۹۶۲۰۸

بازیگری مرزبندی ندارد

مجموعه تلویزیونی کامیون به کارگردانی مسعود اطیابی سریال نوروزی شبکه دو سیما بود که از اول فروردین هرشب ساعت ۲۱ روی آنتن رفت و این شب ها به قسمت های پایانی خود نزدیک می‌شود.

داستان این مجموعه ۳۰ قسمتی به قلم شهاب عباسی و درباره‌ یک پیشکسوت فوتبال است که مدتی روی کامیون باربری کار می‌کند و پس از آشنایی با سه دانشجو که صاحب‌خانه به دلیل مشکلاتی اثاثیه‌شان را به خیابان ریخته است، درگیر ماجراهایی می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مهدی هاشمی، لعیا زنگنه، نادر سلیمانی، جهانبخش سلطانی، بیتا سحرخیز و با معرفی علی عامل هاشمی، بهنام شرفی، هادی مرتضی زاده، ماهان عبدی و کامیاب دانشپور از بازیگران کامیون هستند که بازپخش آن نیز درروز بعد در ساعت ۱۲ و ۱۶ روی آنتن شبکه دو سیما می‌رود.

بهنام شرفی در سریال کامیون ایفاگر نقش «صابر» است. یکی از سه دانشجویی که بار اصلی قصه را به دوش می‌کشند. شرفی برای علاقه‌مندان به تئاتر نامی آشنا است و سال‌ها روی صحنه ایفای نقش کرده است. با این حال در سینما و تلویزیون تجربه کمتری دارد و «کامیون» را می‌توان اولین اثر تصویری وی دانست که در آن ایفاگر نقش شخصیت اصلی است.

 وی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره چگونگی پیوستنش به این سریال، گفت: آثار مسعود اطیابی را دنبال می‌کردم و جنس طنزی که در کارهایش داشت را دوست داشتم. می‌دانستم که مخاطبان از کارهای او استقبال می‌کنند که نمونه آن هم دو فیلم تگزاس ۱و۲ بود. سال گذشته پیشنهاد حضور در چند سریال به من شده بود که اغلب نقش‌های جدی بودند. یکی‌دو کاری هم که فضای کمدی داشت، یا فیلمنامه و داستان جذابی نداشت و یا نقشی که به من پیشنهاد شده بود را نپسندیدم.

شرفی اظهار کرد: وقتی سریال کامیون به من پیشنهاد شد، دیدم که با یک متن خوب روبه‌رو هستم و یک مجموعه حرفه‌ای پشت و جلوی دوربین این کار هستند که در رأس آن مسعود اطیابی قرار داشت. داستان و شخصیتی که قرار بود نقش آن را بازی کنم نیز برایم جذابیت داشت.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا برای  تغییر مسیر بازیگری از تئاتر به سمت سینما و تلویزیون برنامه‌ریزی یا زمانبندی خاصی در نظر داشته است یا نه؟ گفت: البته از حدود سال ۸۶ کارهای تصویری هم داشتم که اغلب فیلم‌های کوتاه و بلندی بودند که در جشنواره‌های مختلف به نمایش درآمد و اکران عمومی نداشت. با عبدالرضا کاهانی در فیلم بی‌خود و بی‌جهت همکاری داشتم و جسته و گریخته در برخی فیلم‌های کوتاه از جمله خیابان خیلی خلوت سعید روستایی هم ایفای نقش داشتم. با یان حال تمرکزم بیشتر روی تئاتر بود و به صورت جدی به کارهای تصویری فکر نمی کردم.کمتر فرصتی پیش  می‌آمد که بتوانم در سریال کار کنم. اما در پاسخ به این سئوال که چه زمانی برای ورود بازیگران تئاتر به دنیای تصویر مناسب است باید بگویم هیچ فرمول ثابت و خاصی نداریم.

شرفی افزود: هر بازیگری براساس برنامه‌ای که برای خود دارد و با تکیه بر توانایی های خودش این تصمیم را می گیرد. به نظر من از این حیث بازیگری مرزبندی ندارد. بازیگری که باهوش باشد می‌تواند در تئاتر، تلویزیون و سینما موفق عمل کند.

وی گفت: بازیگر توانمند در همه این مدیوم‌ها جنس کمدی را می‌شناسد. حتی در تئاتر شیوه بازی او به سالن محل اجرا هم مرتبط است. این که شما در تالار وحدت یا سالن اصلی تئاتر شهر بازی داشته باشید و یا در یک «بلک باکس» که چهل پنجاه تماشاگر در فاصله یک متری صحنه هستند، شرایط متفاوتی ایجاد می کند.

بازیگر کامیون عنوان کرد: تمام این‌ها به هوش بازیگر برمی‌گردد و اصلاً مرزبندی وجود ندارد. خود من هم برنامه ریزی خاصی نداشتم و امور را به زمان سپردم. این‌که برای یک بازیگر جوان چه اتفاقاتی می‌افتد و چه پیشنهاداتی سر راه او قرار می‌گیرد تا حد زیادی دست او نیست. خود من تصمیم دارم که از این به بعد در عرصه تصویر جدی‌تر باشم.

وی با اشاره به این که سریال کامیون اولین تجربه او در بازی به‌عنوان نقش اصلی در تلویزیون است، افزود: بازی در این سریال تجربه سنگین و البته ارزشمندی بود. از یک طرف شیوع ویروس کرونا باعث شد تا به هرحال روند تصویربرداری کندتر پیش برود؛ چون مدام باید فضاهای داخلی را ضدعفونی می‌کردیم و یا این که دست‌هایمان را ضدعفونی می کردیم. ضمن‌این‌که باید فاصله لازم بین عوامل و بازیگران حفظ می‌شد. البته گروه پزشکی همواره در محل تصویربرداری حضور داشت و مدام عوامل را معاینه می کردد. چاره‌ای هم نبود چون باید به تعهدمان عملی می کردیم و کار را برای پخش در ایام نوروز روی آنتن می رساندیم.

شرفی اظهار کرد: من از روز اولی که کار کلید خورد تا همین روزها که در پایان تصویربرداری هستیم درگیر کار بودم. از سوی دیگر درست در اولین روز فیلمبرداری و در یکی از صحنه‌های تعقیب و گریز، مچ پای چپ من شکست و تاندون پایم پاره شد و واقعاً شرایط عجیبی پیش آمد. با این حال مسعود اطیابی عزیز و گروه تولید پای من ایستادند و سختی ها را تحمل کردند.

وی افزود: من دو ماه تمام با پای گچ‌گرفته جلوی دوربین رفتم. در این دوماه سکانس‌هایی فیلمبرداری شد که من در آنها ایستاده یا نشسته بودم و بعدها در مرحله تدوین، با رج‌زدن سکانس‌ها به هم پیوند خورد. ضمن این که بخشی از کار را هم آقای اطیابی استادانه و با فوت و فن‌هایی که مخصوص خودش بود در مرحله فیلمبرداری انجام داد؛ یعنی طوری دوربین را جانمایی و حرکت بازیگران را تنظیم می کرد که من بعدها در قاب تلویزیون دیدم انگار واقعاً سالم هستم.

این بازیگر تئاتر و تلویزیون تصریح کرد: سختی‌ها و تجربه‌هایی که در سریال کامیون داشتم باعث شده تا به امید خدا از این به بعد بازی در سریال های دیگر برایم راحت‌تر جلوه کند. به نوعی یک شروع سخت و جدی داشت. بازی در سریال«کامیون» مرا در ادامه راه قوی‌تر کرد و تجربه بزرگی برای من بود.

وی با اشاره به این که کارکردن با مسعود اطیابی جذابیت‌های خاص خود را دارد افزود: اطیابی از هیچ سکانس و پلانی به راحتی نمی‌گذرد. از طرف دیگر فیلمسازی است که کمدی را می‌شناسد و هر روز که کار را شروع می‌کند می‌داند که به دنبال چیست. درنتیجه، کار بازیگر هم ساده‌تر می‌شود. اینطوری نیست که بگوید حالا برویم ببینیم چه می‌شود! دست بازیگر را هم در اجرای نقش تا حد ممکن باز می‌گذارد و شش‌دانگ حواسش به همه بازیگران و عوامل هم هست.

بازیگر نقش «صابر» در سریال کامیون عنوان کرد: بدترین کابوس فعالیت حرفه‌ای من این است که بخواهم دو نقش را به صورت مشابه بازی کنم.در تمام این سال‌هایی که روی صحنه تئاتر بودم تمام تلاشم این بود که در هر اثری حتی یک حرکت بدنی یا مدل دیالوگ گفتن من شبیه نقش دیگرم نباشد. تماشاگران تئاتر می توانند این ادعای مرا قضاوت کنند. من در نمایش «خنکای ختم خاطره» نقش همسر خانم معتمدآریا را بازی می‌کردم که یک پیرمرد هفتادهشتادساله بود یا در نمایش «آبی مایل به صورتی» هم نقش متفاوتی داشتم که به خاطر آن جایزه بهترین بازیگر تئاتر را در سال ۹۶ دریافت کردم. در این چند سال، هیچ‌کدام از نقش های من شبیه یکدیگر نبودند؛ صابر هم از این قاعده خارج نبود و با نقش های قبلی من تفاوت داشت.

شرفی درباره نقش «صابر» نیز گفت: شخصیت صابر برای من خیلی آشناست و واقعاً در خیلی جاها با او احساس همذات‌پنداری می‌کردم. الان هم بخشی از وجود من شده. بسیاری از مشکلات و موانعی که پیش روی صابر و دوستانش بود را در دوران دانشجوی خودم تجربه کرده‌ام. فکر می‌کنم مردم هم با این شخصیت خیلی آشنا هستند و در اطراف خود نمونه‌های مشابه آن را زیاد دیده‌اند.

 وی افزود: او با وجود سادگی و خوش قلبی ذاتی معمولاً می‌خواهد خودش را زرنگ نشان بدهد اما همیشه با دردسرهایی مواجه می شود. همواره ادعای برنامه‌ریزی و مدیریت امور را دارد، اما تماشاگر هر لحظه انتظار دارد که یک خراب‌کاری به وجود بیاورد. صابر نماینده جوانان ساده و دوست داشتنی است که می‌خواهند خودشان را زرنگ نشان دهند. از نگاه من شخصیتی چندبُعدی داشت و من هم سعی کردم این چند بعدی بودن را با هدایت مسعود اطیابی در نقش منعکس کنم.

شرفی همبازی شدن با مهدی هاشمی در سریال کامیون را یک تجربه جذاب دانست و افزود: من همیشه از بودن در کنار بزرپان لذت میبرم. در زمان هایی که ضبط نداشتیم کنار آقای هاشمی می نشستم و سعی میکردم از صحبت ها و تجربه هایی که دارند بهره ببرم. این را در گفتگوی دیگری هم عنوان کردم که اصولاً فیلم دین برای من با فیلم «زرد قناری» خانم رخشان بین اعتماد آغاز شد که آقای هاشمی در آن  بازی هنرمندانه ای داشتند. من هفت‌هشت سالم بود که برادر بزرگترم برای دیدن این فیلم مرا به سینما برد و حالا بعد از سی سال در یک سریال با او بازی می‌کنم.

وی افزود: همبازی شدن با هادی مرتضی‌زاده و علی هاشمی هم اتفاق خوبی بود. در بازخوردهایی که داشته ام خیلی ها می گویند این سه شخصیت دانشجو در کنارهم مجموعه خوب و بامزه ای را تشکیل داده اند. ما هم تلاشمان را کردیم که نتیجه کار خوب شود و به نوعی هر سه در یک کالبد واحد رفته بودیم.

شرفی خاطرنشان کرد: امیدوارم که مردم هم سریال «کامیون» و در مرحله بعد شخصیت صابر را دوست داشته باشند. قطعاً نتیجه تلاش ما بی‌نقص نیست، اما امیدوارم جذابیت های کار آنقدر باشد که بتواند این ایرادات را بپوشاند.

برچسب‌ها مهدی هاشمی سریال شبکه دو سیما تلویزیون لعیا زنگنه

منبع: ایرنا

کلیدواژه: مهدی هاشمی سریال شبکه دو سیما تلویزیون لعیا زنگنه مهدی هاشمی سریال شبکه دو سیما تلویزیون لعیا زنگنه سریال کامیون مسعود اطیابی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۹۶۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای کار التماس نمی‌‌کنم

    اوهمچنین کارگردانی سریال آ‌ینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.

این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی می‌کنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند. 

شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمی‌کنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی ‌کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمی‌کنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به این‌که سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت می‌کنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 

در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم. 

سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمی‌کنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه این‌که خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است. 

در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند. 
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم. 

همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی هم‌چنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر می‌شناسند.

خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟ 
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته می‌شد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم. 

علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند. 

یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. 
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند. 
 
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود. 
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم. 

یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم. 

در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد. 
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.

میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول می‌کنم. 

شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی ‌هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم. 

دیگر خبرها

  • خبرهایی از مهران مدیری، پریناز ایزدیار و لغو ۵ کنسرت
  • ماجرای بازیگرانی که مهاجرت کردند | وضعیت رفتگان اغتشاشات ؛ از تاکسی اینترنتی تا بازی تنها در حد چند دقیقه رقص!
  • کلاس آموزش بازیگری کودک بارانا
  • آغاز ثبت‌نام مسابقه گویندگی و بازیگری رادیو
  • انعکاس چهره معلم در قاب جادو
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • بازداشت 29 معترض به مرزبندی جدید ارمستان با جمهوری آذربایجان
  • بزرگداشت اکبر زنجان پور و دو جای خالی
  • بازداشت 29 معترض به مرزبندی جدید ایروان با جمهوری آذربایجان
  • علی مصفا: فیلیمو عمدا «نبودن» را تبلیغ نکرد و سرم منت گذاشت!